وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
خلوت خيال...!

خلوت خيال...!

دست نوشته ها

خاطرپريشان ..!

در نبودت چشم‌هايم پُر ز باران مي‌شود

اشك مي‌لرزد به روي گونه غلطان مي‌شود

تا كسي اسمِ تو را مي‌آورد در پيش من

ذهنم از فكر ِ تو مثل يك خيابان مي‌شود

مثل گنجشكي كه تيري خورده باشد بي هوا

بر زمين مي‌افتم و قلبم هراسان مي‌شود

هر چه مي‌گردم به دنبالت نمي‌بينم تورا

ديدنت تنها فقط در خواب آسان مي‌شود

خاطراتم با تو در اين ذهن پُر آشوب من

بارها مانند يك سريال اكران مي‌شود

كوچه هاي شهر را طي مي‌كنم بي‌اختيار

آرزويم ديدن ِ لب‌هاي خندان مي‌شود

تا به خود مي‌آيم از فكر تو مي‌بينم كه باز

كوچه‌ها را رد شدم فكرم پريشان مي شود

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۳:۰۳ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

يارمن....

آدم‌ها همديگر را پيدا مي‌كنند ...

از فاصله‌هاي خيلي دور...از تهِ نسبت‌هاي نداشته، 

انگار جايي نوشته بود ...

كه اينها بايد كنار هم باشند !

مي‌شوند همدم ، 

مي‌شوند دوست ، 

مي‌شوند رفيق ، 

اصلأ مي‌شوند جانِ شيرين ...

درست مي‌نشينند ...روي طاقچه‌ي دلِ هم ...

حرف‌هايشان ...يك جورِ خوبي دلنشين است ، 

دل براي خنده‌هايشان ضعف مي‌رود ؛

اصلأ بودنشان شيرين است !

وقتي هم كه نيستند ، 

هي همديگر را مرور مي‌كنند 

و مُدام گوش به زنگِ آمدن هم هستند ...

خدا اين آدم‌ها را نگيرد از هم !

❤️🙏🏻💓🙏🏻❤️

🍃◍⃟‌💗‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۳:۰۲ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شهزاده روياي من...

ديشب تو خواب وقت سحر..

شهزاده اي زرين كمر...

نشسته رو اسب سفيد...

ميومد از كوه و كمر...

مي رفت و آتش به دلم ميزد نگاهش...

شايد دلم رسوا بشه..دريا بشه...اين دوچشم پرآبم

روزي كه بختم وا بشه...پيدا بشه...اون كه اومد تو خوابم

شهزاده روياي من شايد تويي!!!

آنكس شب در خواب من آيد تويي تو!!!

از خواب شيرين..ناگه پريدم...ديگر نديدم تو را كنارم بخدا..

جانم رسيده ..از غصه برلب...هرشب در انتظارم بخدا..

شايد دلم رسوا بشه..دريا بشه ...اين دوچشم پرآبم

روزي كه بختم وا بشه ..پيدا بشه اون كه اومد تو خوابم..

مي رفت و آتش به دلم ميزد دوباره...

ميرفت و آتش به دلم ميزد دوباره......



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۳:۰۱ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تو مرو...

 

گَر رَوَد ديده و عقل و خِرَد و جان، تو مَرو

كه مرا ديدنِ تو بهتر ازيشان، تو مَرو

آفتاب و فَلَك اَنْدَر كَنَفِ سايهٔ توست

گَر رَوَد اين فَلَك و اَخْتَرِ تابان، تو مَرو

اي كه دُردِ سُخَنَت صاف‌تر از طَبْعِ لَطيف

گَر رَوَد صَفْوَتِ اين طَبْعِ سُخَن دان، تو مَرو

اهلِ ايمان همه در خوفِ دَمِ خاتِمَتَند

خوفَم از رفتنِ تُوست اي شَهِ ايمان، تو مَرو

تو مَرو، گَر بِرَوي جانِ مرا با خود بر

وَرْ مرا مي‌نَبَري با خود ازين خوان، تو مَرو

با تو هر جُزوِ جهان باغچه و بُستان است

در خَزان گَر بِرَوَد رونَقِ بُستان، تو مَرو

هَجْرِ خويشَم مَنِما، هَجْرِ تو بَس سنگ دل است

اي شُده لَعْل زِتو سنگِ بَدَخشان، تو مَرو

كِه بُوَد ذَرّه كه گويد تو مَرو اي خورشيد

كِه بُوَد بَنده كه گويد به تو سُلطان، تو مَرو

ليكْ تو آبِ حَياتي، همه خَلْقان ماهي

از كَمالِ كَرَم و رَحمَت و اِحْسان، تو مَرو

هست طومارِ دلِ من به درازيِّ اَبَد

بَرنوشته زِ سَرَش تا سويِ پايان، تو مَرو

گَر نَتَرسَم زِ مَلالِ تو بِخوانَم صد بيت

كه زِ صد بهتر وَزْ هجده هزاران، تو مَرو...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۳:۰۱ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سخن عاشق به معشوق

لابد دوستت دارم هنوز
كه هنوز
لاكِ پوست پيازي مي زنم
و هر روز
ساعتها به ناخن هايم خيره مي شوم و
گريه مي كنم
لابد دوستت دارم هنوز
كه هنوز
رژِ بيست و چهار ساعته مي خرم
و فروشنده بِرَندِ مقاوم تري پيشنهاد مي دهد و
گريه مي كنم
لابد دو ستت دارم هنوز
كه هنوز….
فكر مي كنم از هزار و صد نسخه ي اين شعر
يك نسخه را تو به خانه مي بري
و تو  تنها تو مي فهمي
چند جاي اين شعر،خط خورده است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۳:۰۰ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

روياي خواب...

و ندايي كه به من مي گويد :

”گر چه شب تاريك است

دل قوي دار ،

سحر نزديك است 

دل من در دل شب

خواب پروانه شدن مي بيند!!



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۲:۵۹ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خسته ام...

چقدر اين روزها حالم عجيب است...نميدانم گم شده ام يا گمشده اي دارم..

فقط حالم خوش نيست...ميان چند راهي ها مانده ام...

ونميدانم آنچه در ذهنم ميگذرد از كجاست...چرا ذهنم آشوب و فكر و قلبم پر از درد ....

خدايا من در خودم مانده ام...و نميدانم چكاركنم...

دلم تنها يه گوشه خالي از هرچيزي  و هر كسي ميخواد كه به آن پناه ببرم...

تاريك و ساكت...دور از مردم...دور از كار...دور از دنيا....دور از زمين.....

آنجا كه هيچ كس دستش به من نرسد..انجا كه تو باشي و تو باشي و قلبم...

و من با تمام قدرت فرياد قلبم را به تو برسانم ...انقدر در فريادم غرق شدم كه از من هيچ چيزي

باقي نماند و من تمام شوم براي هميشه ....و گم شوم در بين همه كساني كه دارم...

من خسته ام ...خييييلي خسته....آنقدر كه نميدانم كي هستم...كجا هستم ...و چرا هستم؟!!!!

خسته ام......

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۲:۵۹ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سوگند به.....

شب فراق كه داند كه تا سحر چند است

مگر كسي كه به زندان عشق دربند است

گرفتم از غم دل راه بوستان گيرم

كدام سرو به بالاي دوست مانند است

قسم به جان تو گفتن طريق عزت نيست

به خاك پاي تو وان هم عظيم سوگند است

بيا كه بر سر كويت بساط چهرهٔ ماست

به جاي خاك كه در زير پايت افكنده‌ست

خيال روي تو بيخ اميد بنشانده‌ست

بلاي عشق تو بنياد صبر بركنده‌ست

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۲:۵۸ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سخن يار

چنان خوب رويي بدان دلربايي
دريغت نيايد به هر كس نمايي

مرا مصلحت نيست ليكن همان به
كه در پرده باشي و بيرون نيايي

وفا را به عهد تو دشمن گرفتم
چو ديدم مرا فتنه تو بيوفايي

چنين دور از خويش و بيگانه گشتم
كه افتاد با تو مرا آشنايي

اگر نه اميد وصال تو بودي
ز ديده برون كردمي روشنايي

نيايد تو را هيچ غم بي‌دل من
كسي ديد خود عيد بي‌روستايي

من و غم ازين پس كه دور از رخ تو
چه باشد اگر يك شبي پيشم آيي



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۲:۵۷ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سخن عشق

باز شب ماند و من و اين عطش خانگي ام
باز هم ياد تـــــــو ماند و من و ديوانگي ام

اشك در دامنم آويخت كـــــه دريا باشم
مثل چشم تو پر از شوق تماشا باشم

خواب ديدم كــه تو مي آمدي و دل مي رفت
محرم چشم ترم مي شدي و دل مي رفت:

يك نفر مثل پـــــري يك دو نظر آمد و رفت
با نگاهي به دل خسته ام آتش زد و رفت

خنده زد كوچه به دنبال تبسم افتاد
باز دنبال جگر گوشه ي مــردم افتاد

“آخــــــرش هم دل ديوانه نفهميد چه شد
يك شبه يك شبه ديوانه چشمان كه شد”

تا غــزل هست دل غمزده ات مال من است
من به دنبال تو چشم تو به دنبال من است

“آي تو، تو كـــــه فريب من و چشمان مني
تو كه گندم، تو كه حوا، تو كه شيطان مني

تو كه ويران من بي خبر از خود شده اي
تو كه ديوانه ي ديوانه تر از خود شده اي”

در نگــــــــــــــاه تو كه پيوند زد اندوه مرا
چه كسي گل شد و لبخند زد اندوه مرا

اي دلت پولك گلنـــــــــار؛ سپيدار قدت
چه كسي اشك مرا دوخته بر چارقدت؟

چند روزي شده ام محرمت ايلاتي مــن
آخرش سهم دلم شد غمت ايلاتي من



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۲:۵۵ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious