وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
خلوت خيال...!

خلوت خيال...!

دست نوشته ها

زيباترينهاي عشقم...

،،،،،تقديم به همه سلول هام،،،،،

از نگاهت خواندم كه چقدر دوستم داري ،
اشك از چشمانم ريخت
و از چشمان خيسم فهميدي
كه عاشقت هستم
حس كن آنچه در دلم ميگذرد ،
دلم مثل دل هاي ديگر نيست
كه دلي را بشكند!
تو كه باشي
چرا ديگر به چشمهاي ديگران نگاه كنم ،
تو كه مال من باشي
چرا بخواهم از تو دل بكنم!
وقتي محبتهايت ،
آن عشق بي پايانت
به من زندگي ميدهد
چرا بخواهم زندگي ام را جز تو با كسي ديگر قسمت كنم ،
چرا بخواهم قلبم را شلوغ كنم؟
همين كه تو در قلبمي ،
انگار يك دنياي عاشقانه در قلبم برپاست ،
عشقت در قلبم بي انتهاست !
همين كه تو در قلبمي
بي نيازم از همه كس ،
تو را ميخواهم
و يك كلام فقط تو را ،
همين و بس!
دلم بسته به دلت ،
هيچ راهي ندارد
حتي اگر مرگ بخواهد مرا جدا كند از قلبت !
ديگر تمام شد ،
تو در من حك شده اي،
اي جان من ،
تو همه چيز من شده اي!
از نگاهت خواندم كه مرا ميخواهي ،
از آن نگاه شد كه در قلب مهربانت گم شدم ،
تا خواستم خودم را پيدا كنم
اسير شدم ،
تا خواستم فرار كنم ،
عاشقت شدم!
از نگاهت خواندم تو هماني كه من ميخواهم ،
آنقدر پيش خود گفتم ميخواهت ،
كه آخر سر تو شدي مال من ،
شدي يار و عشق بي پايان من!
از نگاهت خواندم ، چند سطر از شعر زندگي را …
نگاهم كردي
و خواندي آنچه چشمانم مرا ديوانه كرده است ،
و آخر فهميدي كه قلبم تو را انتخاب كرده است!
چه انتخاب زيبايي بود ،
از همان اول هم دلم به دنبال يكي مثل تو بود ،
و اينك پيدا كرده ام تو را ،
تويي كه ديگر مثل و مانندي نداري،
در قلبت جز من ،
جايي براي كسي نداري!

❤فدات،،،❤

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۴۰ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

امشب تا سحر....

من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد

زمان در بستر شب خواب و بيدار است
سياهي تار مي بندد
چراغ ماه، لرزان از نسيم سرد پاييز است
دل بي تاب و بي آرام من از شوق لبريز است
به هر سو چشم من رو مي كند فرداست

سحر از ماوراي ظلمت شب مي زند لبخند
قناري ها سرود صبح مي خوانند
من آنجا چشم در راه توام، ناگاه
تو را از دور مي بينم كه مي آيي
تو را از دور مي بينم كه ميخندي
تو را از دورمي بينم كه مي خندي و مي آيي
نگاهم باز حيران تو خواهد ماند
 سراپا چشم خواهم شد

تو را در بازوان خويش خواهم ديد
سرشك اشتياقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برايت شعر خواهم خواند
برايم شعر خواهي خواند
تبسم هاي شيرين تورا با بوسه خواهم چيد
وگر بختم كند ياري
در آغوش تو......💜

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۷ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

از نفسم.....

راهيست راه عشق كه هيچش كناره نيست
آنجا جز آن كه جان بسپارند چاره نيست

هر گه كه دل به عشق دهي خوش دمي بود
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست

ما را ز منع عقل مترسان و مي بيار
كان شحنه در ولايت ما هيچ كاره نيست

از چشم خود بپرس كه ما را كه مي‌كشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نيست

او را به چشم پاك توان ديد چون هلال
هر ديده جاي جلوه آن ماه پاره نيست

فرصت شمر طريقه رندي كه اين نشان
چون راه گنج بر همه كس آشكاره نيست

نگرفت در تو گريه حافظ به هيچ رو
حيران آن دلم كه كم از سنگ خاره نيست

،،،،،،،،،،

،،،،،



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۷ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خورشيد آرزو...

بگذار سر به سينه من تا كه بشنوي

آهنگ اشتياق دلي دردمند را

شايد كه بيش از اين نپسندي به كار عشق

آزار اين رميده سر در كمند را

بگذار سر به سينه من تا بگويمت

اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست

بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان

عمريست در هواي تو از آشيان جداست

دلتنگم، آنچنان كه اگر بينمت به كام

خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت

شايد كه جاودانه بماني كنار من

اي نازنين كه هيچ وفا نيست با منت

تو آسمان آبي آرام و روشني

من چون كبوتري كه پرم در هواي تو

يك شب ستاره‌هاي تو را دانه چين كنم

با اشك شرم خويش بريزم به پاي تو

بگذار تا ببوسمت اي نوشخند صبح

بگذار تا بنوشمت اي چشمه شراب

بيمار خنده‌هاي توام، بيشتر بخند

خورشيد آرزوي مني، گرم تر بتاب

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۶ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بيقرار توام

بي قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بي تاب شدن، عادت كم حوصله هاست

همچو عكس رخ مهتاب كه افتاده در آب
در دلم هستي و بين من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقي دارد
بال وقتي قفس پرزدن چلچله هاست

بي تو هر لحظه مرا بيم فروريختن است
مثل شهري كه به روي گسل زلزله هاست

باز مي پرسمت از مساله ي دوري و عشق
و سكوت تو جواب همه ي مساله هاست



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۵ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

قوي سپيد

مي نويسم
زندگي مي گذرد
آب چشمه جاريست
بلبلان مي خوانند
از ميان موجِ كوتاهِ سپيد ، آب مي نوشم
مي روم تنهاي تنها ...
نا اميد از هر سوي ، ناگزير از هر كوي ،
گذري خواهم كرد ...
و سر انجام پر قوي سپيد را ،
هم آواي دلم خواهم كرد ...
مي روم تنها باز ، با اميد آغاز ...
چشم هايم پي زيبايي تو مي گردد ...
شايد اين لحظه تنهاييمان
در چمن زار دل انگيز نگاهت ، ميرد
شايد اين تاب و تب دوريمان
با حضورت رود از زندگي هر دوي مان ...
شايد و شايد ،
نگاهت با نگاهم آشنا باشد ...
طنين بوسه هايت ، با لبانم داغ تر باشد
مي روم تنها باز ، در ميان كوچه هاي تاريك ...
شايد آن برق نگاهت يك دم ، در شب تنهائيم آيد باز ...
و صداي خش خش برگ هاي پائيزي ،
زير پايم آرام ،
هر دم از آن شبِ شيرين ، سخن گويد باز
شايدم آيي باز ، با ترنم ، با ناز ...
تك تك اين لحظه هاي تلخ و تاريك ,
سكوت سرد پائيزند , در اين ناقوس تنهايي ...
درختان برگ مي ريزند , صدايم بغض ,
نگاهم اشك مي ريزد , سكوتم ناله و افسوس ...
كس نداند آسمان چشم هاي من چرا ابريست ؟!
چرا هر خطِ از شعرم , سوا افتاده در اين خاطرات تلخ و تاريك ؟!
برايت مي نويسم و نمي دانم كه مي خواني ...
لحظه لحظه از پس هم مي گذشت ...
جرعه جرعه خواب هاي نيمه شب ...
سايه سايه عطر با تو بودنم
از خيال آرزوهايم گذشت ...
در خيالم بود ، قصد راهي شدن از اين كوچه هاي سرد
ولي افسوس ،
آن همه شور و نشاط و اميد ،
بي حرير گونه هايت مي گذشت ...
صبوري مي كنم . شايد
بيايي از مسيري دور ،
زِمن گيري تمام دردهايم را ، بريزي دور ...
صبوري مي كنم من با تمام دردهاي خود ... ولي تا كي ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۴ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

دلم

ديدي كه رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
ديدي كه من با اين دل بي آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگي، بر زلف او عاشق شدم
اي واي اگر صياد من
غافل شود از ياد من
قدرم نداند
فرياد اگر، از كوي خود
وز رشته گيسوي خود
بازم رهاند.
ديدي كه رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
در پيش بي دردان چرا؟ فرياد بي حاصل كنم
گر شكوه اي ز دل با يار صاحب دل كنم
واي به دردي كه درمان ندارد
فتادم به راهي كه پايان ندارد
از گل شنيدم بوي او، مستانه رفتم سوي او
تا چون غبار كوي او، در كوي جان منزلم كنم
واي، به دردي كه درمان ندارد
فتادم به راهي كه پايان ندارد
ديدي كه رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
ديدي كه در گرداب غم، از فتنه گردون رهي
افتادم و سرگشته چون امواج دريا شد دلم
ديدي كه رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۴ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ببار بارون

 

ببار بارون كه من تنها ترين تنهاي اين دنيام

ببار بارون كه پاك شه غصه از روزام

ببار بارون كه من خسته ترين خسته ي اين دنيام

ببار بارون تا در شه خستگي از پام

ببار بارون كه من شيدا ترين شيداي اين دنيام

ببار بارون تا مجنون كم بياره از دردام

ببار بارون كه من عاشق ترين عاشق اين دنيام

ببار بارون،چيو كم داري جز اشكام؟

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۳ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

در هواي تو

 

❤در هواي تو❤

اين روزها چه قدر هواي تو مي كنم

حتي غروب، گريه براي تو مي كنم

گاهي كنار پنجره ام مي نشينم و

چشمي ميان كوچه، رهاي تو مي كنم

خيره به كوچه مي شوم اما تو نيستي

ياد تو، ياد مهر و وفاي تو مي كنم

خود نامه اي براي خودم مي نويسم و

آن را هميشه پست به جاي تو مي كنم

وقتي كه نامه مي رسد از سوي من به من

مي خوانم و دوباره هواي تو مي كنم      

  

❤منتظرتم تا ابد و ......♡ ❤

 

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۳ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

جاده عشق...

مسير عشق⚘⚘⚘⚘

هر روز مي روم به مسيري كه ديدمت❤
جايي كه عاشقانه به جانم خريدمت

جايي كه ديدم اي گل زيبا شكفته اي
اما براي اينكه بماني نچيدمت

يادم نرفته است كه چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود چه زيبا ديدمت

يعني نديدم آمده باشي كه بروي
چون در خيال خود هردم مي كشيدمت

گر من خدايت ميشدم اي نازنين من
اين گونه با وقار نمي آفريدمت

حتي به جاي اين كه بچينم تو را ز خاك
در نفسم عاشقانه فقط پروريدمت

ديوانه توام بيا و بفهم اي جان
سالهاست مي نوشتمت و مي شنيدمت

آري براي اينكه بداني چه ميكشم اي جان
هر روز مي روم به مسيري كه ديدمت

❤⚘⚘⚘⚘⚘

زيبا وعاشقانه بود عالي بود 

با لب نمناك لبت را به هوس مي بوسم
از همين لحظه و تا قطع نفس مي بوسم
من كه زنداني چشمان تو بودم ز ازل
چشم زيباي تو را پشت قفس مي بوسم
دل من را ندهي وعده به وصلت … پس از اين
طرح لب هاي تو را هم به عبس … مي بوسم
نه كه پنهاني و با ترس و نه در خوف و رجا
در همين كوچه و نزد همه كس مي بوسم
هم به هنگام اذان و دم محراب نماز
هم كليساي مسيح وقت جرس مي بوسم
ابتدا نقش دو چشمان تو را مي كشم و
روي اين دفتر زيبا و سپس مي بوسم
وقت اين قافيه تنگ است و غزل مست تو شد
شكوه داري كه چرا روي تو بس مي بوسم ؟؟❤

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۵۵:۳۲ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious