وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
خلوت خيال...!

خلوت خيال...!

دست نوشته ها

من.....

من از راهي دور

براي خواندن خواب هاي تو آمده‌ ام،

من از راهي دور

براي گفتن از گريه هاي خويش

راهي نيست،

در دست افشاني حروف

بايد به مراسم آسان اسم تو برگردم،

من به شنيدن اسم تو عادت دارم

من

مشق نانوشته ام به دست ني،

خواندن از خواب تو آموخته ام به راه

من

باران بريده ام به وقت دي،

گفتن از گريه هاي تو آموخته ام به راه

به من بگو

در اين برهوت بي خواب و طي،

مگر من چه كرده‌ ام

كه شاعرتر از اندوه آدمي ام آفريده اند؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۷:۰۱ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

غوغا

آهنگ زمونه...از خانم هايده...تقديم به خودم و

همه دلشكسته هاي عاشق

💔تار و پود هستيم بر باد رفت
اما نرفت عاشقي ها از دلم
ديوانگي ها از سرم

تا به تو تكيه كردم
پشتمو خالي كردي
رسم دل شكستنو
بدجوري حالي كردي

بيا ببين كه خسته ام
غمين و دل شكسته ام
كوه غرور بودم
حالا به خاك نشستم
حالا به خاك نشستم

خيال ميكردم توبرام پشت و پناهي
با اين همه خستگيهام يه تكيه گاهي
چه آرزوهايي كه بر تو بستم
غرور قلبمو به پات شكستم
ديگه امروز ديدنت خواب و خياله
عشق تو دوباره داشتن حالا اميد محاله

تا به تو تكيه كردم
پشتمو خالي كردي
تو رسم دل شكستنو
بدجوري حالي كردي
بدجوري حالي كردي

بيا ببين كه خسته ام
غمين و دل شكسته ام
كوه غرور بودم
حالا به خاك نشستم
حالا به خاك نشستم

خيال ميكردم توبرام پشت و پناهي
با اين همه خستگيهام يه تكيه گاهي
چه آرزوهايي كه بر تو بستم
غرور قلبمو به پات شكستم
ديگه امروز ديدنت خواب و خياله
عشق تو دوباره داشتن حالا اميد محاله

تا به تو تكيه كردم
پشتمو خالي كردي
تو رسم دل شكستنو
بدجوري حالي كردي
بدجوري حالي كردي

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

چه دنياي ساكتي!
ديگر صداي تپش قلب ها غوغا نميكند
بي گمان
همه شكسته اند...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۷:۰۱ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

....

نمي آييي..علي زند وكيلي

گل سنگ.محمد معتمدي

زير سقف دودي...سينا سرلك

راهي براي رفتن...نفسي براي بريدن..
كوله بارم بر دوش...مسافر ميشوم گاهي…
عشقي براي خواندن....بغضي براي شكفتن
خاطراتم در دست...بازيچه ميشوم گاهي…
نگاهي در راه.....اعتمادي پرپر
پاهايم خسته....هوايي ميشوم گاهي…
فكرهاي كوتاه....صبري طولاني
صدايي در باد...زمستان ميشوم گاهي…
روزهاي رفته....ماه هاي مانده
تقويم ام بي تاب....دلم تنگ ميشود گاهي…
جاي پايي سرد...رد پايي گنگ
در اين سايه ي تنهايي....چه بي رنگ ميشوم گاهي

خسته ام از دنياي بي تو....!



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۹ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

نميدانستم...

نميدانستم دلتنگي،، دل نازكم ميكند…
انقدر كه به هر بهانه كوچكي چانه ام بلرزد و چشم هايم خيس اشك شود..!!
نميدانستم دلتنگي،، ضعيفم ميكند…
آنقدر كه كوه استوار غرورم را زير بار نديدنت كمر خم كند..!!
نميدانستم دلتنگي،، كودكم ميكند…
انقدر كه در نبودنت ساعتها گوشه اي بنشينم و با همه
دنيا قهر كنم..!!
نميدانستم.....!

🖤 افسوس نميداند كه من از فراقش بيش از يكسال است كه مرده ام و در برزخ دوري اش فقط عذاب ميكشم...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۸ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آيا خدايي هست؟

در اين تنهايي تاريك وطاقت سوز
كه تنهايم به سان آن كه انسانش خدا خواند
در اين روزان بي روزن
كه در سينه به جاي دل
دچار حفره اي تاريك وخاموشم
كه مي خواند غم پنهان درون هر نگاهم را؟
در اين صحراي بي پايان
به شب هاي بلند وسرد و خوف انگيز
كه مي گيرد سراغ پرسه هاي بي پناهم را؟
كه مي داند چه سنگين است اين اندوه؟
چه وزني دارد اين بغضي كه راه آمدوشد بر نفس بسته است؟
كه مي داند كه روزوشب
چه زهري مي دود برجاي خون در جوي رگهايم؟
در اين اهريمني شب
هيچكس آيا صدايم ميزند از سمت آفاق سحرگاهي؟
در اين ويرانه آباد ستم بنياد
ندارم انتظار امن آغوشي
بگو آيا نگاه آشنايي هست؟
بگو درازدحام خنده هاي سرد هرجايي
تبسمهاي روح انگيز يار باوفايي هست؟
من از عمق سكوت و ظلمت و سرما به راه افتاده ام ، آيا
رهايي را ،
سحر را ،
صبح صادق را ،
قلندر همرهي ،راه آشنايي هست؟
به شام شوم اين صحرا
كه پوشيده زمين شولايي از برف زمستاني
خدارا ،
يادگار رهنورداني كه سوي امن آبادي سفركردند
نشان از ردپايي هست؟
دراين يلداترين يلداي تاريخ فلات من
هنوز آيا هواي صحبت ياران جاني را صغايي هست؟
سخن كوته
نمي بينم اگر دستي زياري در بشر
آيا خدايي هست ؟💔



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۸ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

نجواااهاي بامدادي..

 

زندگي🙂!
زندگي كردن كه به همين راحتي ها نيست جان من!
بايد باشد بهانه هايي كه نبودشان نابودت ميكند...

مثل خنده هاي كسي

نگاه خاصي

صدايي

چشم هايي

تكيه كلام هايي...

اصلا آدم بايد براي خودش نيمكت دونفره اي داشته باشد...

تا گاهي اوقات به آن سر بزند...

شب كه شد بايد شب به خيرهايش را بشنود...

بايد باشند كوچه ها و خيابان ها و پياده روهايي كه از قدم هايت خسته شده اند..

فنجان هاي قهوه اي كه فالشان عشق باشد...

ميزي در كافي شاپي بايد شاهد خاطرات آدم باشد...

بايد باشند ريتم ها و موسيقي هايي كه دگرگونت كنند...

حتي بايد بوي عطري خاص در زندگيت حس شود..

دست خطي كه دلت را بلرزاند...

عكسي كه اشكت را درآورد..

بايد همه ي اينها باشند.........

مي گويند هر سن و سالي كه داشته باشي فرقي ندارد

اگر كسي نباشد كه با يادش..چشمانت از شادي يا غم پراشك شود

هرگز زندگي نكرده اي...

N...۴:۲۰ بامداد سه شنبه ۲۵ تيرماه....💌

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۷ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

هميشه بيشتر از پيش....

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

هميشه بيشتر از قبل دوستت دارم، هميشه بيشتر از پيش عاشقت هستم
به من بگو كه نباشم تو باز هم هستي، به من بگو كه بميرم موافقت هستم

منم كه پشت زمان‌ها نشسته منتظرت، تمام ساعت‌ها را شكسته منتظرت
منم در آخر ساعاتِ خسته منتظرت، من انتهاي تمام دقايقت هستم

هزار مرتبه گفتم كه دوستت دارم، هزار مرتبه گفتم من از تو ناچارم
ولي نه اينكه بگويم تو را سزاوارم، ولي نه اينكه بگويم كه لايقت هستم

برقص و شعر بخوان من صدات خواهم شد، صداي سبزترين لحظه‌هات خواهم شد
مرا به شعله بكش من فدات خواهم شد! مرا بكش به خدا من مشوّقت هستم!

عقاب خسته پرِ قله‌ي مه‌آلودم، هميشه عاشق آهوي چشمتان بودم
نگاهدار تمام مراتعت بودم، نگاهبان تمام مناطقت هستم

چه افتخار بزرگي كه شاعرت باشم، تو بانوي غزلم من معاصرت باشم
به اين دليل بمان تا به خاطرت �باشم�، اگرچه عاشقِ بي هيچ منطقت هستم

چه افتخاري اگر اوج خواندنت باشم، و خانه‌اي كه سزاوارِ ماندنت باشم
اگر نه شاعرِ فرداي روشنت باشم، هميشه عاشقِ غمگينِ سابقت هستم

هميشه بيشتر از پيش بي تو دلتنگم، هميشه بيشتر از پيش بي تو مي‌ميرم
هميشه بيشتر از قبل دوستت دارم، هميشه بيشتر از پيش ...

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۵ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

كجاااااايييييي!

سلام...زندگيم..ماه شبم...

آهنگ با يه چشمك دوباره منو زنده كن ستاره

تقديم ميكنم به H عزيزم..❤

دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه ●♬♩
دوباره اين دل ديوونه واست دلتنگه ●♬♩
وقته از تو خوندنه ستاره ي ترانه هام ●♬♩
اسم تو براي من قشنگ ترين آهنگه ●♬♩
بي تو يك پرنده ي اسير بي پروازم ●♬♩
با تو اما ميرسم به قله ي آوازم ●♬♩
اگه تا آخر اين ترانه با من باشي ●♬♩
واسه تو سقفي از آهنگ و صدا مي سازم ●♬♩
با يه چشمك دوباره منو زنده كن ستاره ●♬♩
نذار از نفس بيفتم تويي تنها راه چاره ●♬♩
آي ستاره آي ستاره بي تو شب نوري نداره ●♬♩
اين ترانه تا هميشه تو رو ياد من مياره ●♬♩
تويي كه عشقمو از نگاه من مي خوني ●♬♩
تويي كه تو تپش ترانه هام مهموني ●♬♩
تويي كه همنفس هميشه ي آوازي ●♬♩
تويي كه آخر قصه ي منو ميدوني ●♬♩
اگه كوچه ي صدام يه كوچه ي باريكه ●♬♩
اگه خونه ام بي چراغه چشم تو تاريكه ●♬♩
ميدونم آخر قصه مي رسي به داد من ●♬♩
لحظه يكي شدن تو آينه ها نزديكه ●♬♩
با يه چشمك دوباره منو زنده كن ستاره ●♬♩
نذار از نفس بيفتم تويي تنها راه چاره ●♬♩
آي ستاره آي ستاره بي تو شب نوري نداره ●♬♩
اين ترانه تا هميشه تو رو ياد من مياره ●♬♩

.......۲:۲۰....بامداد شنبه..۱۱ تيرماه...

..

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۴ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

دلنوشته هاي ن..ح

يار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا

يار تويي غار تويي خواجه نگهدار مرا

نوح تويي روح تويي فاتح و مفتوح تويي

سينه مشروح تويي بر در اسرار مرا

نور تويي سور تويي دولت منصور تويي

مرغ كه طور تويي خسته به منقار مرا

قطره تويي بحر تويي لطف تويي قهر تويي

قند تويي زهر تويي بيش ميازار مرا

حجره خورشيد تويي خانه ناهيد تويي

روضه اوميد تويي راه ده اي يار مرا

روز تويي روزه تويي حاصل دريوزه تويي

آب تويي كوزه تويي آب ده اين بار مرا

دانه تويي دام تويي باده تويي جام تويي

پخته تويي خام تويي خام بمگذار مرا

......

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

از باغ ميبرند چراغانيت كنند

تا كاج جشن هاي زمستانيت كنند

از باغ ميبرند چراغانيت كنند

تا كاج جشن هاي زمستانيت كنند

پوشانده اند صبح تورا ابرهاي تار

تنها به اين بهانه كه بارانيت كنند

اي گل گمان مبر به شب جشن ميروي

اي گل گمان مبر به شب جشن ميروي

شايد به خاك مرده اي ارزانيت كنند

يوسف، يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند

اين بار ميبرند كه زندانيت كنند

يك نقطه بيش فرق رجيم و رحيم نيست

يك نقطه بيش فرق رجيم و رحيم نيست

از نقطه اي بترس كه شيطانيت كند.

آب طلب نكرده هميشه مراد نيست

آب طلب نكرده هميشه مراد نيست

گاهي بهانه ايست كه قربانيت كنند.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

....



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۳ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تو شدي...گل هميشه بهارم...

تا چشم ها را بستم آرزويم تو شدي ...
فكر رفتن كردم سمت و سويم تو شدي ...
تا كه لب وا كردم گفتگويم تو شدي ...
در ميان سكوت شبهايمجستجويم تو شدي ...
زير باران پر احساس خيالشستشويم تو شدي ...
هركجا بودم منپيش رويم تو شدي .. 

مهربان در تمام قصه هاي منهيچ كس جز تو نبود

            همه اويم تو شدي ... !💜

 

گل هيشه بهارم

 تقديم به تو كه زيباترين‌بهاري...


هوايم باز بــــاراني ست اي دوست
و عمق گريه پنهاني ست اي دوست

در اين سرمــــــــاي جان‌سوز محبت
بهارم رو به ويرانـي ست اي دوست

كبـــــوتر شوق فتــــــــح قلـــــه دارد
ولي افسوس زندانــي ست اي دوست

من و دل از تبــــــار عشـــــق هستيم
و عشق دنبال قربـاني ست اي دوست

به شوق فصل بــــاران زنــــــدگي كن
كه فرصت اندك و فاني ست اي دوست

صدايت در قلم هر لحظه جاري ست
و اين دنياي حيـــــراني ست اي دوست

شـــــب است و بـــــارش ناب الهـــــي
دلـــــم محتاج دستــــاني ست اي دوست

صميمي, پر محبت, گــــــــــرم و عاشق
غزل در بيت پايانــــــي ست اي دوست

قـــلم پر غم, ورق خستـــه, زبــان گنگ
غروبــي سخت طولانـــي ست اي دوست

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۶:۵۳ توسط:خلوت خيال موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious