يار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
يار تويي غار تويي خواجه نگهدار مرا
نوح تويي روح تويي فاتح و مفتوح تويي
سينه مشروح تويي بر در اسرار مرا
نور تويي سور تويي دولت منصور تويي
مرغ كه طور تويي خسته به منقار مرا
قطره تويي بحر تويي لطف تويي قهر تويي
قند تويي زهر تويي بيش ميازار مرا
حجره خورشيد تويي خانه ناهيد تويي
روضه اوميد تويي راه ده اي يار مرا
روز تويي روزه تويي حاصل دريوزه تويي
آب تويي كوزه تويي آب ده اين بار مرا
دانه تويي دام تويي باده تويي جام تويي
پخته تويي خام تويي خام بمگذار مرا
......
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
از باغ ميبرند چراغانيت كنند
تا كاج جشن هاي زمستانيت كنند
از باغ ميبرند چراغانيت كنند
تا كاج جشن هاي زمستانيت كنند
پوشانده اند صبح تورا ابرهاي تار
تنها به اين بهانه كه بارانيت كنند
اي گل گمان مبر به شب جشن ميروي
اي گل گمان مبر به شب جشن ميروي
شايد به خاك مرده اي ارزانيت كنند
يوسف، يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زندانيت كنند
يك نقطه بيش فرق رجيم و رحيم نيست
يك نقطه بيش فرق رجيم و رحيم نيست
از نقطه اي بترس كه شيطانيت كند.
آب طلب نكرده هميشه مراد نيست
آب طلب نكرده هميشه مراد نيست
گاهي بهانه ايست كه قربانيت كنند.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: