دست نوشته ها
پراز غرور وعاطفه
پر ازنگاه پراز نسيم پر از گل شقايقه
نه همدمي نه همرهي
پر از فضاي بي كسي شده دل اسير من
اگر تو هم دل منو بخاطر نديدنت
رها كني وبگذري!!!؟
كجا برم چيكار كنم با اين غمي
كه اخرش مرگ منه عزيزمن
سكه بخت وشانس من
عاشق ترين اقبال من كجا برم چيكار كنم
........................................
يك بوسه ز لب هاي تو در خواب گرفتم
گويي كه گل از چشمه مهتاب گرفتم
در بركه اشكم همه دم نقش تو ديدم
اين هديه خوبي است كه از آب گرفتم
هرگز نتواني كه ز من دور بماني
چون عكس تو را در دل خود قاب گرفتم
خيلي خسته ام !
اي آشناي غريب!
اي نزديكترين دور من!
هيــــــس. . .
اگه مال مني. . .
اجازتم دست منه. . .
همه چيزتم مال منه. . .
پس چروك پيشونيتم مال منه. . .
تنها جايي كه بهت اجازه ميدم ناراحت شي. . .
زير تابوت منه. . .
پس فقط برام بخند. . .(!)
جز عشق دگر در سرخود هيچ نبينم!
خدايا دلم خيلي گرفته و تو مي دوني دست خودم نيست...
بعضي وقتها اين وبلاگ و يا بهتر بگم (كلبه تنهايي) من چقدر برام مفيده... يعني جايي دارم كه بتونم باخودم و براي خودم حرف بزنم...بدون اينكه كسي رو اذيت كنم...دلگير كنم و بعد مجبور بشم ازش معذرت خواهي كنم..
اينجا مي تونم دلتنگي هامو بريزم بيرون... مثل امروز ... مثل خيلي روزاي ديگه...
خدايا تو كاري كن كمي اين اوضام عوض بشه...حس گريه دارم ...ولي نمي خوام گريه كنم ...شايدم يه دفعه بزنم بيرون و برم يه جاي خلوت .....آه آه آه
چرا اين دنيااينجوريه ؟!!!!
چرا گاهي اوقات روي اعصابه!!! چرا بر وفق مراد نيست!!! چرا آدم اينقدر دلش مي گيره كه ...........
چرا چرا چرا!!!!!!
من و كلبه تنهايي ....قايق خرد....اينجا يه هويي.......
گاهي وقتها آدم دلش مي خواد اوني رو كه برات عزيزه سورپرايزش كنه و اين خيلي كارسختيه!
چون نمي دونه چه چيزي براي عزيزش جالب و هيجان انگيزه!
يا نه اينكه چجوري برنامه بريزه كه متوجه نشه مي خواي چكار كني ...و چكار كني كه خيلي براش جالب باشه ....
ومن اين روزها خيلي فكر كردم چجوري اونو...!
واي خيلي دلم ميخواهد يه روزي عشقمو..جانمو...قلبمو سوپرايز كنم با يه كار كوچولو!
خيلي خرابه حالم امروز ....!
آمدي ، گل در وجودم زاده شد
برگ برگِ خاطرم ، افتاده شد
كوچ كردي مدتي از بزم عشق
باز قلبت ، راهي اين جاده شد
با تبسم ، بوسه ها بر لب زدي
نبض و گرماي تنت سجاده شد
پيش چشمم باز هم ، عاشق شدي
عشق در بطن دلت ، آماده شد
من به خلوتگاه چشمت ، ساكنم
اين پيام از من به قلبت ، داده شد
بي تو پوچم ، اي نگاهت زندگي
روز و شب سمت نيازم ، باده شد
ذره ذره ، غرق گشتم در جنون
حاليا ، ديوانگي هم ، ساده شد
گشته زنداني وجودم در قفس
با تو اما ، بال عشق آزاده شد
آفتاب مشرق و مغرب كنون
هر دو با هم ، بر زمين قلاده شد
كورس عشقت تا نهايت مي رود
راز دل از عشق تو ، بگشاده شد
يه روز مياي ميگم نميخوام و نميشه
خيال نكن هميشه دلم برات ميميره
يه روزي برميگردي كه ديگه خيلي ديره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
يه روز مياي سراغم كه خيلي وقته رفتم.....
هزارهزار بهونه از اون نگات گرفتم
اين روزارو يادت باشه كه يه وقت نگي نگفتي
اون روزا دور نيست كه به ياده من بازم نيفتي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
يه وقتي بر ميگردي كه فايده اي نداره....
هرچي سرم آوردي دنيا سرت مياره
يه وقتي برميگردي كه فايده اي نداره
هر چي سرم آوردي دنيا سرت مياره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!