مرغ خيال
برچسب: ،
ادامه مطلب
دست نوشته ها
كلام هر شب من را ...كلام عشق تو كرد
هر آنچه در همه عمرم ...به دست آمده بود
زمن ربود و مرا...طفل خام عشق تو كرد
رميده بودم و وحشي ...غريب و نا آرام
مرا اسير و گرفتار دام عشق تو كرد
تمام هستي من ،...غصه بود و ماتم بود
تمام هستي من را ...به كام عشق تو كرد
مرا به عقل و تفكر ،نخوان! ... نمي شنوم
كه هر چه مي شنوم را ...پيام عشق تو كرد
« غلام همت آنم كه زير چرخ كبود »
مرا زغم گذراند و غلام عشق تو كرد
به دستبوسي او مي روم ...همين امشب
به شكر آنكه دلم را،...به نام تو كرد
بنشينم از عشق سرودي بسرايم ..
آنگاه بصدشوق چو مرغان سبكبال ..
برگيرم از اين بام و به سوي تو بيايم..
گر چه امشب خواب هم از چشم من بگريخته......در خيالم جز خيالت هر چه باشد مرده ام
روزهاي بي تو بودن همچو سالي بگذرد.........منتظر هستم بيايي من برايت بسته ام.
......از امروز تا هر وقت بيايي روز شماري ميكنم////
اگه دو نفر لبه پرتگاهي باشن
تو كدومشون رو نجات ميدي؟
اوني كه خيلي دوسش داري؟!
يا اوني كه خيلي دوست داره؟!
دلت را براي عاشقي مي خواهم
اسمت را براي دلخوشي مي خوانم
صدايت را براي شادابي مي شنوم
دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم
عطرت را براي مستي مي بويم
خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش !!!!
زيباترين تصويري كه در زندگاني ام ديدم نگاه عاشقانه و مظلومانه تو بود.
زيباترين سخني كه شنيدم سكوت دوست داشتني تو بود.
زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.
زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود.
زيباترين انتظارم مست ديدار تو بود.
زيباترين هديه عمرم محبت تو بود و
زيباترين اعتراضم دوست داشتن تو بود.
بازم دلم داره هواتو
توذهنم دارم فقط نگاتو
مگه ميشه ازت چشم بردارم
يا كه نخام بشنوم صداتو
از وقتي شدي دلو جون من
ديگه شدي همه وجود من
خدا هميشه همراهت اي تو يارم
بدان تازنده ام دوستت دارم
تو كجايي ! اي كاش يك بار فقط يك بار تو را مي ديدم و حست مي كردم اي روياي زيباي ناهيديييييي.
كاش بودي از من پرستاري مي كردي يا برايم مي نوشتي و از راه دور كنارم بودي !
باور كن بهترين حسه !افسوس ....تو يك خيالي ! اما خوش !