سلام عشق رويايي من...دلم ميخواد اينجا برات حرف بزنم..
عزيزدلم من به معجزه خدا در عشق ايمان دارم..و هربار خودش اينو به من نشون داده...مسير عشق هميشه مر از فراز و نشيب هست..سختي ها هست..غصه و گريه و اشك...ولي انگار ته قلب ادم يه ندايي هست كه ميگه منتظر باش...صبور باش..معجزه عشق نزديكه و بلاخره از راه ميرسه...
حتي كائنات هم همراه ميشن...دلم گرفته بود درست همزمان با معجزه خدا ..نااميد ودلتنگ كنار ساحل زير نور ماه ...ماه زيباي آسمان قدم زنان اشك ريختم و از خدا يه معجزه خواستم ...دوري و انتظار خيييلي درد داره...
آسمان...زمين ....دريا..ستارگاه...و ماه و همه و همه انگار ياري كردند و معجزه اي از خدا و عشق امد و قلبي از شوق شروع به تپيدن كرد...نفس در سينه جاري شد و تو در روياي ناباوري ام باز با قدمهات آرامم كردي...تو آرامش محضي اي عشق...تو زندگي و همه نفس هاي رفته مني...
هرجا هستي ...براي من عشق ابدي و اول و اخري...
هرجا كه باشي نفسي و بهانه زندگي و زنده بودنمي..
دوستت دارم عشق ابدي ....و انتظار شيرينم....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۳ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
خيس ميشم زير باروني كه نيست
دستتو محكم گرفتم تو خيابوني كه نيست
باشم و عاشق نباشم كار آسوني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره ،عاشق اوني كه نيست
من خدايي با تو اينجا از تو ميسازم كه نيست
بايد هر شب روي رازي پرده بندازم كه نيست
اين همه تصوير زيبا تو زمستوني كه نيست
با جنون هر شب من جز تو مهموني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشق اوني كه نيست
خيس ميشم با تو هر شب زير باروني كه نيست
دستتو محكم گرفتم تو خيابوني كه نيست
باشمو عاشق نباشم كار آسوني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشق اوني كه نيست
من خدايي با تو اينجا از تو ميسازم كه نيست
بايد هز شب روي رازي پرده بندازم كه نيست
تو منو به بند كشيدي تويه زندوني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشقه اوني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشقه اوني كه نيست
اين همه تصوير زيبا تو زمستوني كه نيست
با جنونه هر شبه من جز تو مهموني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشقه اوني كه نيست
غرق ميشم تو سياه موج موهايي كه نيست
دوره تو ميگردم اينجا دوره ميدوني كه نيست
تو يه روزي برميگردي از خيابوني كه نيست
عاشقم ميشي دوباره عاشقه اوني كه نيست
عاشقت ميشم دوباره عاشقه اوني كه نيست ,
عاشقت ميشم دوباره عاشقه اوني كه نيست
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۲ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
رفيق...!
دلم جوري شكست كه صدايش در آسمان پيچيد.. و معناي عشق و رفاقت و مرام تا ابد در قلبم خشك شد..
بيچاره چشمانم كه هنوز اميدوار در انتظار شنيدن صداي پايت بي وقفه ميبارند....!....!!😢
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۱ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
دلم گرفته از اين روزگار دلتنگي
گرفته اند دلم را به كـار دلتنگي
دلم دوباره در انبوه خستگي ها ماند
گــــرفت آينــــــه ام را غـبار دلتنگي
شكست پشت من از داغ بي تو بودنها
به روي شـــــانه دل مانـــد بار دلتنگي
درون هاله اي از اشك مانده سرگردان
نگاه خســـــــته مـــن در مدار دلتنگي
از آن زمان كه تو از من خداحافظي كردي
نشسته ايم من و دل كـــــنار دلتنگي
دگر پرنده احساس مــن نمي خواند
مگر سرود غم از شاخسار دلتنگي
بيا كه ثانيه ها بي تو كند مي گذرد
بيا كه بگذرد اين روزگـــــار دلتنگي
شايد رسد روزي دگر من نيستم هرگز
آن زمان من و قلبم شديم فنا زدلتنگي.....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۱ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
اي ساربان آهسته ران ،كارام جانم ميرود
وان دل كه با خود داشتم با دل ستانم مي رود
من مانده ام مهجور ازو،درمانده و رنجور ازو
گويي كه نيشي دور از او در استخوانم مي رود
گفتم به نيرنگ وفسون ،پنهان كنم ريش درون
پنهان نمي ماند كه خون بر آستانم مي رود
محمل بدار اي ساربان ،تندي مكن با كاروان
كز عشق آن سرو روان،گويي روانم مي رود
او مي رود دامن كشان ،من زهر تنهايي چشان
ديگر مپرس از من نشان،كز دل نشانم ميرود
با اين همه بيداد او،وان عهد بي بنياد او
در سينه دارم ياد او،يا بر زبانم مي رود
باز آي و بر چشمم نشين ،اي دل ستان نازنين
كاشوب و فرياد از زمين بر آسمانم مي رود
در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن
من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم مي رود
من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۰ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
و همچون ديگران رفتي ، ولي من همچنان ماندم
چنان كه آمدم تا انتهاي داستان ماندم
مرا تنها رها كردي شبي و بي خبر رفتي
بلاتكليف ، من بين زمين و آسمان ماندم
تو را گم كرده ام آنگونه كه گم كرده ام خود را
نشاني نيست از تو آنچنان كه بي نشان ماندم
تو با اسب سفيد بال دار آرزو رفتي
و من با چرخش كالسكه در نقش جهان ماندم
نه حالا ، بلكه عمري با دل من اين چنين بودي
نبودي هر زمان بودم ، نماندي هر زمان ماندم
به اخم خود به من گفتي كه از پيشم برو ! رفتم
ولي با چشم هايت لحظه اي گفتي بمان! ماندم
اگر بار گران بودي... اگر نامهربان بودي ...
تو گفتي مي روي اما من اي نامهربان ماندم !
من اي نامهربان ماندم.....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۵۰ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
آنقدر با قلبم از مرامش گفته بودم ...!
شرم دارم ..!
بگويم...
... مرا تنها گذاشت و رفت.......!
.....................................................
هر چه شكفتم تو نديدي مرا
رفتي و افسوس نچيدي مرا
ماندم و پژمرده شدم ريختم
تا كه به دامان تو آويختم
دامن خود را متكان اي عزيز
اين منم اي دوست به خاكم مريز
واي مرا ساده سپردي به باد
حيف كه نشناخته بردي ز ياد
همسفر بادم از آن پس مدام
مي گذرم بي خبر از بام وشام
مي رسم اما به تو روزي دگر
پنجره را باز گذاري اگر
اهنگ زيباي افتخاري.........
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۴۹ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
شاعر شعرم مرا تنها گذاشت
او مرا در حسرت فردا گذاشت
غصه اي را بر دلم حك كرد ورفت
پس مرا تنها تر از تنها گذاشت
شمعم وپروانه دورم پر نزد
مرا در حجمي از رويا گذاشت
او كه صبح هر شب تاريك بود
سخت مرا در دل شب جا گذاشت
در شروع قصه اي بودم كه آه....
در دلم زخمي چه بي پروا گذاشت
شعله ي دردي كه مي سوزد مرا
آتشي بر تن دريا گذاشت....آه كه مرا تنها گذاشت ....
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۴۸ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
دلم براي يواشكي هامون تنگ شده!!!
يواشكي حرف زدن شبونه تا صبح!!!
گوش دادن به اهنگهاي زيبا و پر از عشقمون از راه دور..!!!
براي اشعار زيبا با لحن ارام و پر از احساس..!!!
براي يهويي ها...براي هيجان يهووويي هاي عاشقانه مون...!!!
با صداي آهسته گفتن
"دوستت دارم" و لرزيدن قلبم از شوق..
❤براي همه چي هاي دونفره مون...❤
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۴۸ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)
❤براي من❤
يه چيز رو يادت نرود
هيچ انساني ،هيچچيز زندگيش و دنياش رو نميشه ونميتونه فراموش كنه
❤براي تو كه همه زندگيمي❤
دلم براي كسي تنگ است كه دل تنگ است…
دلم براي كسي تنگ است كه طلوع عشق را به قلب من هديه مي دهد…
دلم براي كسي تنگ است كه با زيبايي كلا مش مرا در عشقش غرق مي كند…
دلم براي كسي تنگ است كه تنم آغوشش را مي طلبد…
دلم براي كسي تنگ است كه دستانم دستان پر مهرش را مي طلبد…
دلم براي كسي تنگ است كه سرم شانه هايش را آرزو دارد…
دلم براي كسي تنگ است كه گوشهايم شنيدن صدايش را حسرت مي كشد
دلم براي كسي تنگ است كه چشمانم ، چشمانش را مي طلبد…
دلم براي كسي تنگ است كه اشكهايم را ديده…
دلم براي كسي تنگ است كه تنهاييم را چشيده…
دلم براي كسي تنگ است كه سرنوشتش همانند من است…
دلم براي كسي تنگ است كه دلش همانند دل من است…
دلم براي كسي تنگ است كه تنهاييش تنهايي من است…
دلم براي كسي تنگ است كه محرم اسرار است…
دلم براي كسي تنگ است كه ❤عشق❤ نام اوست…
دلم براي كسي تنگ است كه دل تنگ دل تنگي هايم است
و فقط خودش از دلم.......!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۹ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۱۱:۵۵:۴۷ توسط:خلوت خيال موضوع:
نظرات (0)