خسته ام...
چقدر این روزها حالم عجیب است...نمیدانم گم شده ام یا گمشده ای دارم..
فقط حالم خوش نیست...میان چند راهی ها مانده ام...
ونمیدانم آنچه در ذهنم میگذرد از کجاست...چرا ذهنم آشوب و فکر و قلبم پر از درد ....
خدایا من در خودم مانده ام...و نمیدانم چکارکنم...
دلم تنها یه گوشه خالی از هرچیزی و هر کسی میخواد که به آن پناه ببرم...
تاریک و ساکت...دور از مردم...دور از کار...دور از دنیا....دور از زمین.....
آنجا که هیچ کس دستش به من نرسد..انجا که تو باشی و تو باشی و قلبم...
و من با تمام قدرت فریاد قلبم را به تو برسانم ...انقدر در فریادم غرق شدم که از من هیچ چیزی
باقی نماند و من تمام شوم برای همیشه ....و گم شوم در بین همه کسانی که دارم...
من خسته ام ...خییییلی خسته....آنقدر که نمیدانم کی هستم...کجا هستم ...و چرا هستم؟!!!!
خسته ام......
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: