نیایش با مهربان خدا...
خدایا ..
من چگونه با قلبم که سرشار از عشق و محبت و احساس نسبت به اون هست رو نادیده بگیرم...خدایا تو میدانی این روزها دلم بشدت تنگ و سینه ام درد...این درد درد جدایی نیست درد اوست مرا هم بیقرار و بی تاب کرده.. نمیدانم در چنین شرایطی باید محکمتر از همیشه کتارش باشم؟! و ارامش کنم! یا در خلوت خودش رهایش سازم تا با خودش و مسایل اطرافش آرام ارام وفق پیدا کند...
وای من در بدترین شرایط روحی قراردارم...خدایا تو میدانی حالم از اون نیز بدتر و بی تاب ترم..
خدایا تو شاهد قلبم باش من از ناراحتی تو بشدت ناراحتم و هیچ چیز خوشایندی در این بین برایم خوب و رضایتمندی ندارد...
خدایا تو میدانی من هرگز راضی به هیچ اتفاق بدی برای او نیستم و هرگز برایم جای شاد بودن ندارد هرکز...
خدایا ..کمکم کن که فقط چگونه به آرامش شدنش کمک کنم...چگونه کنارش باشم و او دچار فکر و خیال واهی از سوی نشود..
چرا فکر میکند من منتظر بعضی اتفاقاتم...
چرا فکر میکند من شاد بشوم از بعضی اتفاقات...
خدایا چرا مرا از خودش میراند و جوابم را نمیدهد...
خوب میدانم در این شرایط آدمها تنهایی رو ترجیح میدن و آرامش رو در تنهایی میبینن...و حتی نزدیک ترین کس رو هم نمیخوان و قبول ندارن...ولی من نگرانم ...خدایا تو شاهدی من نگرانم و هزاربرابر او پریشان از حال و احوالاتش...
خدایا التماست میکنم تنهایش نگذار..
خدایا جان مرابگیر و به جانش و آرامشش بیفزا....
خدایا جان ناقابلم را بگیر و بجایش اورا به ....برسان.
خدایا جانم را بگیر و اورا هرچی زودتر خوشحال و خرسند بگردان...
خدایا جانم را در ازای هرچی که اورا به آرامش میرساند و خوشبتی را حس میکند میدهم فقط اورا به عزیزانش ببخش و برسان...
التماس ای خدای مهربان....هیچ نمیخوام و جانم را برایش میدهم .....و این حرف ابدی من است....
سپاس خدای خوبم...خدای مهربانم....خدا همیشه همراه ح ......م مراقبش باش...سپاس مهربان..
برچسب: ،