قاصدک....
عکس لبخند تو را می کوبم
روی ایوان حیاط
تا که هرصبح اقاقی ها را با تو سرشار کنم
همه دلخوشیم بودن توست
و چراغ شب تنهای من، نور چشمان تو است
کاشکی در سبد احساسم، شاخه ای ازگل بود
عطر آن را با عشق
توشه راه گل قاصدکی می کردم
که به تنهایی تو سر بزند
تو به من نزدیکی و خودت می دانی
که چقدر تنهایم
شبنم یخ زده چشمانم در زمستان سکوت
گرمی دست تو را می طلبد.
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: