از من تا غزل......
عمری کشیده نازنگاه توراغزل
برخاسته به حرمت عشقت بپاغزل
این قابهابرای نگاه توکوچک اند
باید سرود عشق تورا در فراغزل
وقتیکه درهوای تو درد و دوایکی ست
هم درد من غزل شده وهم دوا غزل
من قول داده بودم عزیزم که بعد ازاین
دیگرمزاحمت نشوم گرچه با غزل
من راببخش،گرچه مقصرنبوده ام
پای تورا کشیده به این ماجرا غزل
گفتند ابتدا تو غزل را سروده ای
اما سروده است گمانم توراغزل
این بارهم نشد بشود شاعری کنم
ازمن چقدرفاصله افتاده تا غزل
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: