قصه عشق...
♥ آنقدر دوستت دارم ڪه یادم نمے آید از ڪجا شروع شد! داستان ما نه شروع دارد و نه پایان! تو یڪهو پایت را همان جایے گذاشتے ڪه باید میگذاشتی! دیگر هم از من نپرس تا ڪے دوستم داری!? مگر میشود جلوے راه اقیانوس ها را بست! مگر میشود جلوے خورشید چیزے قرار داد ڪه دیگر نتابد! براے دوست داشتن هاے من هیچ پایانے وجود ندارد! اگر تو نباشے و حتے اگر تو نخواهی! این نویسنده داستان خودش را مینویسد!!! ♥♥♥
برچسب: ،
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: