بوسه با قیمت جان....
نرخ یک بوسه اگر قیمت صد جان بدهی
دل ما باز بگوید که چه ارزان بدهی
کار ما گوشه نشینیست چو خال لب تو
تا یکی بوسه بر این گوشه نشینان بدهی
گفته ای بر لب چون قند تو راحت نرسم
به سماجت مگسم تا که به قندان بدهی
دل ما گوی وفا در کف چوگان جفاست
نَـرَمَد گوی اگر در کف چوگان بدهی
من به بندی ز سر زلف شما دل بستم
تا کنی حبس و از آن بند فراوان بدهی
نوشداروی دلم باش و به نزدم بنشین
تا که بر باد ، غم و ماتم دستان بدهی
یوسف حسن تو را خواست زلیخای دلم
حاجتی نیست بر او سختی زندان بدهی
عمر بر باد شد و این دل ما خوش به دمی است
که تو بر باد دمی زلف پریشان بدهی
قدر این گوهر حسنت دل ما داند و بس
دل ما عرصه خود ساز که جولان بدهی
روز ما شب شده از داغ ِ فراق و غم تو
تا شبی پرتویی از آن مه تابان بدهی
سر به سودای تو چون داد ، نیاسود ناهید
تا به دل نوبتی از آن صف مژگان بدهی
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: