دلم.......
دستم نه
اما دلم به هنگام نوشتن نام تو میلرزد!
نمیدانم چرا
وقتی به عکس سیاه و سفید این قاب طاقچهنشین
نگاه میکنم.
پرده لرزانی از باران و نمک
چهره تو را هاشور میزند
همخانهها میپرسند:
این عکس کوچک کدام کبوتر است
که در بام تمام ترانههای تو
رد پای پریدنش پیداست؟
من نگاهشان میکنم.
لبخند میزنم
و میبارم
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: