خیال روی تو...!
ای که روی تو بهشت دل و جان است مرا
ای که وصل تو مراد دل و جان است، مرا
چون مراد دل و جانم تویی، از هر دو جهان
از تو دل برنکنم، تا دل و جان است مرا
میبرم نام تو و از تو نشان میجویم
در ره عشق تو تا، نام و نشان است مرا
دم ز مهر تو زنم، تا ز حیاتم باقی است
وصف حُسن تو کنم، تا که زبان است مرا
من نه آنم که به خود، از تو بگردانم روی
میکشم جور تو تا، تاب و توان است مرا
گرچه از چشم نهانی تو، خیال رخ تو
روز و شب، مونس پیدا و نهان است مرا
تو ز من فارغ و آسوده و هر شب تا روز
بر سر کوی تو، فریاد و فغان است مرا
میکند رنگ رُخَم، از دل پُر زار، بیان
خود درین حال، چه حاجت به بیان است مرا؟
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: