رویاهای بارانی من و تو .....
بارون خیلی زیباست ..من بی نهایت بارش بارون رو دوست دارم..!
زیر باران آدم یه حس عجیبی داره ..حسی همراه با شادی و دلتنگی ..!
وقتی باران میاد آدم به رویاهای زیبا فکر میکنه ..و تو اون لحظه خیلی چیزها هوس می کنه!
مثلا یکی میگه آش می چسبه تو این هوا...!
یکی می گه نه یه چای یا قهوه داغ....!
بعضی ها عشق سفر به سرشون می زنه و جاده و ...
یا اینکه یه جایی بشینی و بارون رو تماشا کنی و آهنگ گوش کنی !
منم بارون رو دوست دارم...
چند ساله که توی رویاهام با اونی که خیلی دوستش دارم بارها تو بارون قدم زدم و لذت بردم ...
هر بار که بارون میومد من این حس و حال و پیدا می کردم و آرزوی بودنش رو کنارم زیر بارون داشتم ...
در رویاهام من و اون توی بارون کنار هم بودیم ...
یه بارون تند و پر از هیجان ...
همه چی عالی و رویایی ...چای داغ ...هوای مرطوب و نیم سرد...آهنگ های مورد علاقه ...و همه اینها
در کنار اون کسی که همه زندگیته ...قلبته ...نفست به نفسش بنده....اتفاق میوفته....یه گوشه ای از این دنیای بزرگ ..تو یه جای سرسبز ...یه چادر میزنیم و ساعتها در کنارش آروم می شم و حرف میزنیم لقمه های کوچک و بزرگ برای هم میگیریم و به هم خیره می شیم و لقمه رو به هم تعارف می کنیم و پشت هر لقمه دنیای خنده و شادی نصیبمون می شه ...
و بعد اون دستامو می گیره و میگه خیلی خوشحالم کنارمی ..عاشقتم ...و من به چشماش نگاه می کنم و من در حالی که دلم و قلبم بشدت و از هیجان میلرزه بهش می گم من بیشتر .من میمیرم برات...سرمو روی پاهاش می ذارم و اونم بی وقفه منو نوازش می کنه و اونوقت از فرط این آرامش به اوج پرواز می رسیم ...هر دوی ما یه روز بارونی و در واقع یه هوای دونفره رو تجربه می کنیم....
یعنی می شه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و این رویا تموم می شه هر چند هیچگاه فراموش نمیشه حتی اگه....
برچسب: ،
